علی بنیادی
افغانستان نه؛ بلکه جهان اسلام این روزها در آستانهی اولین سال از ارتحال ملکوتی عالم فرزانهیی قرار دارد که عمرشریفش را به وسعت و گسترهی انسان و اسلام صرف کرد. او معلم افغانستان و آکادمسین کشور بود، زاده شهر قندهار اما متعلق به جغرافیای دین خاتم. به همین خاطر ارتحال او، سایه سنگینی ازغم و اندوه را بر جهان اسلام انداخت و موج عظیمی از تاسف و تالم را در این جغرافیا رقم زد؛ از بزرگان سیاسی، تا عالمان دینی و مجامع علمی در کشورهای مختلف اسلامی پیامهای تسلیت و تعزیت فرستاند و خود را در غمی جانکاه و فقدان بی جبران آن عالم بیبدیل شریک ساختند که در تاریخ علمی و دینی افغانستان بیسابقه بوده است.
ایشان دهها سال پیش با انتشار کتابی از طرح اتحاد جماهیراسلامی سخن گفت؛ سخنی حق و اشد ضرورت برای مسلمانان و دنیای اسلام!
آیتالله محسنی(ره) و ایده اتحاد جماهیر اسلامی
پیشنهاد اتحاد جماهیراسلامی از ذیقیمتترین طرحهایی بود که اگر مورد توجه حکام جهان اسلام قرار میگرفت امروزه از آشوب، منازعه و جنگهای خانمان سوز و بیپایان درکشورهای اسلامی خبری نبود و نه از فقر و فلاکت صدها میلیون مسلمان در کشورهای ثروتمند، غنی و خفته در بالای ذخایرعظیم طبیعی!
کافیست تنها به آمار و ارقام ذخایر انرژی در جهان اسلام توجه کرد. به عنوان مثال در حدود ۷۰ درصد منابع نفتی جهان تنها در خاورمیانه قرار دارد و یکی از دلایل حضور مقتدرانه و جنگ افروزانه قدرتهای بزرگ از جمله امریکا در این منطقه همین مساله است که بارها مقامهای ارشد امریکایی از آن به عنوان”منافع حیاتی” خود یاد کردهاند. “استراتژی گسترش” ایالات متحده که بعد از دکترین نظم نوین جهانی مطرح شد افزون بر پوشش امنیتی رژیم اسراییل و حفظ و تثبیت هژمونی خود، به هدف دستیابی به همین منافع بود تا بتواند هم نفت ارزان بدست آورد و هم منازعه دوامدار میان ممالک اسلامی به منظور تضعیف کشورهای اسلامی و تقویت رژیم اسراییل را دامن زده، برآورده سازد. معلم افغانستان اما با آگاهی ازچنین خطراتی، ایده اتحاد جماهیر اسلامی را دهها سال پیش مطرح کرد، لیکن چه باید کرد وقتی زمام اکثر امور جوامع اسلامی بدست کسانی است که دین لق لقه زبانشان است و منافع و مصالح دنیای اسلام قربانی منافع و قدرتخواهیهای گروهی، تباری و شخصی شان!
تقریب مذاهب اسلامی
اگرچند که اندیشه اتحاد جماهیر اسلامی بنا برآنچه گفته شد درعمل تحقق نیافت اما عالمان جیدی همچون آیتالله محسنی(ره) ساکت ننشستند و اندیشه و مسیری را که پیشگامان تقریب دنیای اسلام همچون سید جمالالدین افغانی در مجله عروهالوثقی و سپس با تلاشهای مرحوم محمد تقی قمی از ایران و مرحوم شیخ محمود شلتوت مفتیالازهر مصر بنیان گذاشته شده بود، عملا پیگیری کرده و دنبال نمودند. در این میان نباید چشم پوشی کرد که صدور فتوای شیخ محمود شلتوت در هفدهم ربیعالاول ۱۳۷۸ق، مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه همانند چهار مذهب فقهی اهل سنّت عمیقاً برجسته و با اهمیت است؛ زیرا توانستکه با بزرگترین اقدام عملی در راه تقریب مذاهب، تابوی انحصار را بشکند.
این سلسله مبارک امروزه منشا برکات زیادی شده و توانسته است تا عالمان طراز اول دنیای اسلام را گرد هم آورد. آیتالله محسنی(ره) از این شمار عالمان برجسته دنیای اسلام بود که با عضویت در شورای عالی تقریب مذاهب راه را برای تقریب بیشتر و زمینههای کاری در سطوح عالی دنیای اسلام هموارترسازد.
اما ایشان تنها با حضور در مجامع جهانی تقریب اکتفا نکرد بلکه راههای عملی آن را مجدانه درافغانستان نیز پیگیری نمود.
تاسیس شورای اخوت اسلامی افغانستان
افغانستان از جمله کشورهایی است که نحلههای متعدد در باور و گرایش به حوزه مطالعات اسلامی حضور پررنگ دارند و خوشبختانه، همواره در کنارهمدیگر با رافت و اخوت اسلامی زندگی کردهاند اما نباید تردید کرد که دسایس و ابزارهای نفاق و شقاق هم به وسعت حضور مسلمانان زیاد و گسترده است؛ حوزهی نفوذشان همچون موریانه در بدنه و تندیس امت اسلامی در حال عملیاتی ساختن نقشههای شوم شان است و این میطلبد تا عالمان و فرزانگان دینی بیش از هر وقت دیگر هوشیار و بیدار بوده و قبل از اجرایی شدن نقشههای پلید دشمنان، موانعی را در برابرشان ایجاد کنند؛
آیتالله محسنی(ره) با درک این واقعیت در آغازین سالهای دور جدید حکومتداری در افغانستان، شورای اخوت اسلامی را تاسیس کرد. او عالمان طرازاول دو مذهب حنفی و جعفری را از گوشته و کنار کشور جمع نمود و در سال ۱۳۸۳، ایده تقریب و اخوت اسلامی را عملا در کابل پایتخت کشور بنیان گذاشت، سپس دفاتر و نمایندگیهای آن را در اکثر قریب به اتفاق شهرهای کشور افتتاح کرد و به این ترتیب چتر وسیعی برای تحکیم پایههای اخوت اسلامی و خنثیسازی نقشههای نفاق افکنانه در کشور ایجاد شد.
ایشان بارها ازعالمان سطوح عالی کشور میزبانی کرد و زمینه ساز طرح دیدگاههای اسلامی در زمینهی اخوت و برادری گردید. بیاد داریم که در اواخر دهه هشتاد خورشیدی دهها تن از شورای علمای سرتاسری به ریاست مرحوم شیخ الحدیث مولوی فضلهادی شینواری را در حوزهی علمیهی خاتمالنبیین(ص) گرد هم آورده بود، مرحوم شیخالحدیث در سخنانش خطاب به معلم افغانستان یادآور شد که ما تمام اقدامات نظری و عملی شما را تایید نموده و از آن حمایت میکنیم.
بیان فقه حنفی و جعفری برای نخستینبار از تلویزیون تمدن
یکی از کارهای ماندگار معلم افغانستان برای تقریب مذاهب بیان احکام فقهی هردو مذهب رسمی کشور از طریق تلویزیون تمدن بود و است. شاید در تاریخ کشورهای اسلامی پیشینه نداشته باشد که از یک رسانه دینی هم احکام فقه حنفی و هم احکام فقه جعفری در یک زمان پحش و نشر گردد! اما طبق هدایت آیتالله محسنی(ره) احکام شرعی این دو مذهب توسط عالمان آن و بدنبال هم منتشر میگردند. او حتی به مسایل ریز مساله هم توجه میکرد و به مسوولین نشراتی هدایت میداد تا در تقدم و تاخر نشر هم توجه نمایند؛ به این صورت که یک روز احکام فقهی یک مذهب را اول و روز دیگر نخست احکام شرعی مذهب دیگر را منتشر کنند تا شائبه برتری خواهی یکی بر دیگری تصور نگردد.
نکته پایانی
آنچه تا اینجا گفته شد بخشی از اقدامات عملی آیتالله محسنی(ره) برای تقویت روح اخوت اسلامی و تقریب مذاهب بود، اما ایشان در باب نظریهها و گفتمانهای علمی، دنیایی از دیدگاههای ارزشمندی دارد که اصحاب اندیشه میتوانند با مراجعه به آنها به اعماق آن گفتار نغز و بیان نیکو دست یابند. حسن ختام این مقال یکی از این دیدگاههاست که توجه تان را به آن معطوف میدارم:
“اگر معنای تسنن و سنی گری متابعت سنت پیغمبر باشد که تمام شیعهها سنی هستند و کسی که پیرو سنت آن حضرت نباشد کافر است! اگر معنای تشیع محبت ائمه عترت و پیروی آنها باشد، باید تمام سنیها شیعه باشند، زیرا محبت علی و اولاد علی بر همه لازم است و جمعی از علمای اهل سنت بر وجوب آن اجماع کردهاند، پس شیعه سنی است و سنی شیعه”.
درگفتاری از آیت الله محسنی(ره) هم آمده است:”از امام ابوحنیفه هیچ روایتی نرسیده است که نظرات فقهی و استنباطات اجتهادی او را به زور و جبر بر همه مسلمانان تطبیق کنند و آنان را از هر نوع نظر و اجتهاد جلوگیری نمایند.”